حتی نمی دونم برای چی روغن به الاغش زد. این زیبایی با پوست تیره با اشتیاق یک دمیدن را انجام داد، و چیزهای زیادی برای پذیرفتن وجود دارد، دیک یک مرد سیاه پوست از اندازه چشمگیری برخوردار است. و زمانی که یارو دیک خود را به بیدمشک هل داد و شروع کرد به لعنت کردنش، متوجه شدم که وقتی سیاه پوستان گود میزدند، آرامش خدا وجود نداشت. سیاه پوست را گرفت و درست در بیدمشک زیبایی فرو برد، ظاهراً او تصمیم گرفت خیلی خوش بگذراند.
شوهر خوش شانس و همسرش، او می تواند دوستش را وادار به انجام این کار در صورت نیاز کند. و حتی با وجود اینکه آنها یک زوج بالغ هستند، بسیار بازاری به نظر می رسند. این چیزی است که من به آن زن بزرگ می گویم، او می فهمد که شوهرش گاهی اوقات نیاز به آرامش دارد. چنین همسری و شوهرش ترک نمیکنند و حس دزدکی در اطراف برای رفتن به سمت چپ بلافاصله از بین میرود. پیشخدمت جوان یک زیبایی است، او مانند یک کنده دروغ نمی گفت، بلکه به طور هماهنگ در این باند بزرگ قرار می گرفت.
ارباب بیدمشک.